چرا باید خدا را عبادت كنیم؟
کعبه و عبادت
قطعا بهترین کسی که میتواند به این سوال پاسخ صحیح دهد، خود حضرت حق، تبارک و تعالی است. پس بی شک این پاسخ را باید از قرآن جست.
در چند جاى قرآن پاسخ این پرسش چنین آمده است:
* چون خداوند خالق و مربّى شماست. خداوند در آیه 21 سوره بقره میفرماید «اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِی خَلَقَكُمْ »1
* چون تأمین كننده رزق و روزى و امنیت شماست. در آیه 3 و 4 سوره قریش آمده است: «فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ الَّذِی أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَ آمَنَهُم مِّنْ خَوْفٍ »
* چون معبودى جز او نیست. در آیه 14 سوره طه میخوانیم: «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی»
عبادت انسان، هدف آفرینش انسان است نه هدف آفریننده که خداوند تبارک باشد چرا که او نیازى به عبادت ما ندارد، اگر همه مردم زمین كافر شوند او کماکان بىنیاز است چنان که خود میفرماید: «إِن تَكْفُرُواْ أَنتُمْ وَ مَن فِی الأَرْضِ جَمِیعًا فَإِنَّ اللّهَ لَغَنِیٌّ …»2 مگر نه این است که اگر همه مردم رو به خورشید خانه بسازند یا پشت به خورشید، در خورشید اثرى ندارد. با این كه عبادت خدا بر ما واجب است، چون خالق و رازق و مربّى ماست، ولى باز هم در برابر این اداى تكلیف، پاداش مىدهد و این نهایت لطف اوست.
آنچه انسان را وادار به عبادت مىكند امورى است، از جمله:
1. توجّه به نعمتهاى او كه خالق و رازق و مربّى ماست.
2. توجّه به فقر و نیاز خود.
3. توجّه به آثار و بركات عبادت.
4. توجّه به آثار سوء ترك عبادت.
5. توجّه به این كه همه هستى، مطیع او و در حال تسبیح او هستند، چرا ما وصله ناهمرنگ هستى باشیم.
6. توجّه به این كه عشق و پرستش، در روح ماست و به چه كسى برتر از او عشق بورزیم.
مگر نه این است که اگر همه مردم رو به خورشید خانه بسازند یا پشت به خورشید، در خورشید اثرى ندارد. با اینكه عبادت خدا بر ما واجب است، چون خالق و رازق و مربّى ماست، ولى باز هم در برابر این اداى تكلیف، پاداش مىدهد و این نهایت لطف اوست.
حال یک قدم فراتر رویم: وقتی به آیه 99 سوره حجر می رسیم میبینیم که حضرت باری تعالی فرمودهاست: «وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى یَأْتِیَكَ الْیَقِینُ » یعنى عبادت كن تا به یقین برسى. اینجاست که این پرسش به ذهن میآید که: پس آیا اگر كسى به یقین رسید، دیگر نیازی به عبادت نیست و میتواند مثلا نمازش را ترك كند؟!
شاید بهتر باشد با این مثال مطلب را پاسخ گوییم که: اگر کسی به شما بگوید نردبان بگذار تا دستت به شاخه بالاى درخت برسد، معنایش این نیست كه هرگاه دستت به شاخه رسید، نردبان را بردار، چرا که عاقبت این کار سقوط است. كسى كه از عبادت جدا شود، مثل كسى است كه از آسمان سقوط كند؛ «فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاء»3 روش آنان که به یقین رسیدهاند مانند رسول خدا و امامان معصوم، نیز موید همین معناست چرا که ایشان لحظهاى از عبادت دست برنداشتند. بنابراین، معنای فرمایش خداوند بیان آثار عبادت است نه تعیین محدودهى عبادت.
از “400 نکته از تفسیر نور"، محسن قرائتی، با تصرف
گروه دین و اندیشه – حسین عسگری
1- مشركان خالقیّت را پذیرفته ولى ربوبیّت را انكار مىنمودند، خداوند در این آیه دو كلمه «ربّكم» و «خلقكم» را در كنار هم آورده تا دلالت بدین نكته كند كه خالق شما، پروردگار شماست.
2- ابراهیم، 8.
3- حج، 31. وَ مَن یُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاء ؛ و هر کس که به ، خدا شرک آورد، چونان کسی است که از آسمان فرو افتد.