در ماه رمضان شیطان چگونه در بند است؟
ویژگیها و توانایی شیاطین
خداوند در قرآن دو دشمن را برای انسان معرفی کرده که عبارت از دشمن درونی به نام خواهشهای نفسانی و دشمن بیرونی به نام ابلیس یا شیطان است. ابلیس از نوع جنیان است (کهف، آیه ۵۰) که خداوند آنان را از عصاره آتش آفریده است. (حجر، آیه ۲۷) از این رو، کالبدی که روح آنان در آن قرار دارد، با کالبد انسانی که از جنس و عصاره خاک و گل است تفاوت ماهوی دارد. بر این اساس، نوع نفس و روانی که در کالبد آنان قرار گرفته نیز متفاوت است. با این همه از میان همه آفریدههای الهی این دو نوع است که دارای تکلیف بوده و در قالب تشریع به آنان روش عبادت آموخته شده است. (ذاریات، آیه ۵۶)
خداوند در این آیه بیان میکند که این دو نوع از آفریدهها اختصاصا برای عبادت من آفریده شده است. البته میان عبادت این دو نوع با دیگر آفریدههای الهی تفاوت وجود دارد؛ زیرا همه آفریدهها به نوعی در عبادت و تسبیح هستند. (حدید، آیه ۱؛ جمعه، آیه ۱) اما تفاوت این نوع عبادت با عبادتهای دیگر آفریدهها در همان اختیاری بودن آن است. از این رو با تعبیر «لیعبدونی؛ تا مرا عبادت و پرستش کنید» بر ارادی و اختیاری آن تاکید میشود.
از میان جنیان، ابلیس با آنکه تا مقامات و مراتب عالی دست یافته بود، به سبب طمع در خلافت و حسادت نسبت به حضرت آدم(ع) به مخالفت با احکام تشریعی پرداخت و طغیان ورزید و ملعون و مطرود خداوند شد. (حجر، آیه ۳۴؛ ص، آیه ۷۷) حضرت آدم(ع) هرچند که مخالفتی داشته، ولی با توبه، خود را از تبعات و پیامدهای آن رهانید (بقره، آیات ۳۰ تا ۳۷) و در مسیر عمل به احکام تشریعی قرار گرفت.
به هر حال، دشمن بیرونی انسان، ابلیس است که به سبب شیطنت بسیار، شیطان نیز خوانده میشود؛ هر چند که نام وی همان ابلیس است، ولی القابی برای اوست. از جمله در عبری با عزازیل یعنی رانده شده و مرجوم خدا و در آموزههای قرآنی به عنوان شیطان رجیم از او یاد میشود. (آل عمران، آیه ۳۶؛ نحل، آیه ۹۸) شیطان در کاربردهای عرفی بالغلبه به ابلیس گفته میشود، هرچند که در قرآن شیطان اعم از ابلیس است و شامل پیروان ابلیس از جن و انس میشود. از همین رو در آیات قرآن سخن از شیاطین انس و جن است. (انعام، آیه ۱۱۲)
از ویژگیهای شیاطین جنی آن است که دیده نمیشوند؛ زیرا جنیان از عصاره آتش و نوعی انرژی آفریده شدهاند که قابل رویت برای انسان نیست. لذا خداوند به انسانها هشدار داده و میفرماید: ای فرزندان آدم، زنهار تا شیطان شما را به فتنه نیندازد چنانکه پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند و لباسشان را از ایشان برکند، تا عورتهایشان را بر آنان نمایان کند. در حقیقت، او و قبیلهاش، شما را از آنجا که آنها را نمیبینید، میبینند. ما شیاطین را دوستان کسانی قرار دادیم که ایمان نمیآورند. (اعراف، آیه ۲۷)
ابلیس و شیاطین از جنس جنیان چون دیده نمیشوند همواره دور انسانها میگردند و به تعبیر قرآن طواف میکنند تا به کعبه دل راه یابند و با وسوسه، آن را از راه به در کرده و در نهایت تحت ولایت و سلطه خویش درآورده و برگرده آدمی نشسته آن را افسار زنند و به هر سمت و سویی که میخواهند بکشند. خداوند میفرماید: ابلیس گفت: «به من بگو: این کسی را که بر من برتری دادی برای چه بود؟ اگر تا روز قیامت مهلتم دهی هر آینه فرزندانش- جز اندکی از آنها- را لگام و افسار زنم و بر آنان تسلط یافته و ریشهکن خواهم کرد.» (اسراء، آیه ۶۲)
البته شیاطین چنین ولایتی را مستقیم ندارند، بلکه به تعبیر قرآن اطراف انسان میگردند و طواف میکنند تا فرصت مناسب برای ورود به حریم کعبه دل پیدا کرده و با وسوسهگری، فرد را مطیع خود ساخته و به او لگام زده و رام کرده و بر گردهاش سوار شده و سواری بگیرند و به هر راهی که بخواهند ببرند. خداوند درباره طوافگری آنان میفرماید: بیتردید کسانی که تقوا ورزند، هرگاه وسوسهای از شیطان به آنان رسد یا شیطانی دورزننده (بر دلها) به فکرشان آسیب رساند (بیدرنگ) متذکر شوند و در آنگاه بینا باشند. (اعراف، آیه ۲۰۱)
پس ابلیس و شیاطین تواناییهایی دارند، ولی این توانایی به اندازه توانایی انسان نیست که خلیفه الهی است. بنابراین، تا انسان اجازه و راه ندهد، ابلیس به کعبه دل راه نمییابد تا بر عرش الله این خانه الهی وارد شده و بر آن تسلط یابد و بر عرش الهی دل بنشیند. در روایت است: «قلب المؤمن عرش الرحمن؛ قلب مؤمن عرش الهی است. (بحارالانوار، ج۵۵، ص۳۹) امام صادق(ع) فرمودند: «القلب حرم الله فلا تسکن حرم الله غیرالله؛ قلب، حرم خداست؛ پس در حرم خدا غیر خدا را ساکن نکن!» (بحارالأنوار، ج۶۷، ص۲۵).