معاونت فرهنگی مدرسه ی علمیّه الزهرا (سلام الله علیها)آزادشهر

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

گفتاری یکی از اساتید حوزه علمیه درباره امام هشتم(علیه السلام)

26 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

مقام رضوان چگونه حاصل می‌شود؟هیچ موجودی از هیچ موجود دیگری راضی نمی‌شود، مگر به وساطت مقام امام هشتم؛ هیچ انسانی به هیچ توفیقی دست نمی یابد و خوشحال نمی شود، مگر به وساطت مقام رضوان رضا (سلام الله علیه)؛ و هیچ نفس مطمئنه ای به مقام راضی و مَرضی بار نمی‌یابد، مگر به وساطت مقام امام رضا! او نه چون به مقام رضا رسیده است، به این لقب ملقّب شده است! بلکه چون دیگران را به این مقام می‌رساند، ملقّب به رضا شد.
ممکن است در بین آحاد امّت کسانی باشند که به مقام رضوان راه پیدا کنند؛ چون پایان بخش سورة مبارکة فجر که فرمود: یا أیَّتُهَا النَّفسُ المُطمَئِنَهُ ارْجِعِی إلی رَبِّکِ راضِیَهً مَرضِیَّه (1)مخصوص ائمه (ع) نیست، شامل سائر انسانهای ملکوتی‌منش هم می‌شود. ممکن است در بین امّت کسانی باشند که دارای نفس مطمئنه و نائل به مقام راضِیَهً مَرضِیَّهً بشوند، امّا رضا نخواهند بود! آنها جزء امّت‌اند، ولی امام رضا (ع) واسطه است که چنین افرادی در بین امّت به مقام راضِیَهً مَرضِیَّهً راه پیدا می کنند.اهداف جزئی هم مشمول این اصل کلّی است. اگر کسی در کارهای جزئی موفق شد و راضی شد؛ چه بداند، چه نداند به برکت امام رضا(ع) است. اگر فرزندی کوشید، رضای پدر و مادر را فراهم کرد؛ چه بداند و چه نداند، به وساطت مقام امام رضا(ع) است. و اگر عالم حوزوی یا اندیشور دانشگاهی به مقام علم و دانش بار یافت و بر کُرسی استادی تکیه زد و راضی شد؛ چه بداند، چه نداند به وساطت مقام ایشان است.

 1 نظر

شش کلمه ای که =ششصدهزار دینار

22 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

 

حضرت رسول اکرم (ص)خطاب به حضرت امیرالمومنین(ع)فرمود:

یاعلی!

ششصد هزار گوسفند را دوستدارید

یاششصددینار

یاششصد هزارکلمه؟

حضرت علی(ع)فرمودند:ششصدهزار کلمه را دوستدارم.

رسول خدا(ص)فرمودند:علی جان من ششصدهزار کلمه را جمع کردم درشش کلمه وآن شش کلمه اینست:

اول:وقتی که دیدی مردم مشغولند بفضیلت تو مشغول باش به واجبات.

دوم:وقتی که تودیدی مردم به عمل دنیا مشغولند توبه عمل آخرت مشغول باش.

سوم:هنگامی که دیدی مردم مشغولند عیب جویی کردن مردم تو مشغول باش به عیب خودت>

چهارم:وقتی که دیدی مردم به زینت دنیا مشغولنند توبه زینت آخرت مشغول باش.

پنجم:وقتی که دیدی مردم به زیادی عمل به عبادت مشغولندتوبه صفت یا به حقیقت عمل مشغول باش.

ششم:وقتی که دیدی مردم مشغول هستند به دامن گرفتن دیگران و متوسل شدن در خانه این وآن تو متوسل باش به خالق .

 

منع:اثنی عشریه ص 229

 نظر دهید »

یقین به خدا

22 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

روزی امام سجاد علیه السلام مشغول نماز بودن وکودک نازنینش امام محمدباقر علیه السلام درون چاه عمیقی که در خانه بود افتاد .

فریاد همسر امام برخاست واز امام که درحال نماز بود درخواست کمک کرد.

حضرت همچنان به نمازشان ادامه دادند همسر امام تا نزذیک حجره آمد و عرض کرد:

چقدرسخت دلی ……فرزندت را نجات بده .ولی امام از نماز باز نایستاد تاآنکه نمازش را بجای آورد.

سپس کنار چاه آمد ودست مبارک را درون چاه بردوبدون آنکه از طناب کمک بگیرد فرزندش محمد را بیرون کشید .

درحالی که کودک روی دست مبارک حضرت به بازی وخنده مشغول بود بدون اینکه بدن یالباسش خیس شده باشدآنگاه کودک را به مادرش سپرد.

 نظر دهید »

حدیث عجیبی از امام رضا (علیه السلام)

20 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

امام رضا(ع) در کلامی شریف و البته طولانی از امام سجاد‌(ع) نقل می‌فرمایند: اگر دیدید کسی اهل نماز و روزه است، گناه نمی‌کند و کارهای خوب هم انجام می‌دهد، عجله نکن، گولش را نخور، ممکن است عُرضۀ گناه کردن نداشته باشد.

بعد می‌فرماید: اگر کسی عرضۀ گناه کردن داشت، اما گناه نمی‌کرد، آرام باش، فریب نخور، ممکن است گناهی را ترک می‌کند، اما مرتکب گناه دیگری می‌شود. زیرا شهوات مردم مختلف است؛ یکی شهوت مال دارد، اما شهوت جنسی ندارد، یکی شهوت جنسی دارد، اما حرام نمی‌خورد.

سپس می‌فرماید: اگر کسی هیچ گناهی نکرد، عجله نکن، گولش را نخور، ممکن است عقل درست و حسابی نداشته باشد. بعد می‌فرماید: اگر کسی عقل درست و حسابی هم داشت، فریب نخور، ببین آیا هوای نفسش مسلط بر عقلش است، یا عقلش مسلط بر هوای نفس است؟

حضرت در انتهای بحث مثال می‌زند و می‌فرماید: مانند کسی که حبّ‌مقام دارد، یک دفعه‌ای با یک هوس و هوای حبّ‌مقام، کلّ مراتب ایمانی قبلش را نابود می‌کند. حدیث عجیبی است. امام علیه‌السّلام در ادامه می‌فرماید وقتی به چنین آدمی می‌گویی: «إتَّقِ الله»؛ از خدا بترس، ناراحت می‌شود. «اَخَذَتهُ العِزَّة»؛ به غرورش برمی‌خورد، می‌گوید «به من می‌گویی با تقوا باشم؟ تا حالا کسی از من گناه ندیده.» بعد امام(ع) می‌فرماید: اینها دیگر آدم هم نمی‌شوند و دچار لعن خداوند می‌شوند.

منبع: وسائل الشیعه، ج 8، ص 317

 نظر دهید »

آیا امام زمان(عج) برای «فرج» محتاج دعاست

16 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

اگر بخواهیم منشأ و سرچشمه دعا کردن را در یک کلمه خلاصه کنیم، باید بگوییم عبارت است از «نیاز»، این نیاز است که آدمی را به سوی دعا می‌کشاند و او را به طرف درخواست از موجودی برتر و عالی‌تر سوق می‌دهد، این نیاز است که موجب می‌شود انسان، دست نیاز به سوی بی‌نیازی که قادر به برآورده کردن تمام نیازها است، بلند کند و از او تقاضای برآورده شدن نیاز خود و یا جامعه و دیگران را بنماید.
در واقع نیازهای انسان چه در بعد فردی و شخصی و چه در ابعاد اجتماعی و نوعی موجب می‌شود که آدمی برای برآورده کردن آن‌ها به هر کار ممکنی روی بیاورد و یکی از این کارها و بلکه مهم‌ترین و مؤثرترین آن‌ها عبارت است از تقاضا و درخواست از کسی که بتواند، آن نیازها را برآورده سازد و معلوم است که در این رابطه، انسان همواره به بالاترین و مقتدرترین موجودی که می‌شناسد و به او ایمان دارد، روی می‌آورد.
بنابراین دامنه درخواست و استمداد که همان دعا است، بستگی به نیاز و گستره آن دارد، به این معنا که تا نیاز و فقر انسان و جوامع انسانی وجود دارد، دعا و استمداد در تمام زوایای آن باید ادامه داشته باشد، آنچه از روایات به دست می‌آید نشان می‌دهد که اجابت در دعا، غیر از تحقق آن است و هیچ دعایی بی‌اثر نخواهد ماند، حتی آن دسته از دعاها و خواسته‌های فرد که مطابق مصلحت او نبوده و یا صلاح در تسریع اجابت آن نبوده است، زمینه‌ساز کسب برخی استعدادهای نیک یا حداقل باعث زدودن و پاک شدن گناهانی می‌شود، چنانچه از پیامبر گرامی اسلام نقل شده که فرمود: «ما من عبد دعا الله سبحانه دعوةً لیس فیها قطیعة رحم، و لا اثمٍ الّا اعطاه الله بها احد خصالٍ ثلاث: امّا ان یعجّل دعوته، و اما ان یدخّر له، و اما ان یدفع عنه من السوء مثلها»(1)، هیچ بنده‌ای نیست که خدا را بخواند در حالی که در دعوتش قطع رحم و گناه نباشد. مگر اینکه خدا به خاطر دعایش به او یکی از امور سه‌گانه را عطا فرماید: یا تعجیل در اجابت دعایش نماید، یا آنچه را در دعا خواسته برای او ذخیره کند(در صورتی که مصلحت در تعجیل استجابت آن نباشد) و یا اینکه در برابر آنچه از خدا خواسته است بدی و مکروه را از او دفع کند. (در صورتی که صلاح در استجابت آن نباشد).

پس انسان در هیچ شرایطی نباید از دعا آن هم در امور مهمه مانند دعا برای ظهور امام زمان(عج) که منشأ خیر و برکات فراوانی است، برداشته و یأس و ناامیدی بر او چیره شود، زیرا همان طوری که اشاره شد، اولاً ما در هر حال به دعا نیاز داریم، خصوصاً دعا برای امور مهمه مثل ظهور و سلامت امام زمان(عج) که وجود ما و تمام برکات و نعمت‌هایی که از آن برخورداریم بستگی به وجود مقدس آن بزرگوار داشته و در سایه آن وجود نازنین از آن برخورداریم و ثانیاً اثر دعا تنها در تحقق آنچه می‌خواهیم خلاصه نمی‌شود، بلکه دعا و خصوصاً دعا برای امام زمان(عج) آثار و فواید فراوانی غیر از تحقق ظهور آن بزرگوار، برای ما و جامعه ما دارد.

ادامه »

 نظر دهید »

شش نصیحت حکیمانه از امیر المومنین (علیه السلام)

13 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

شش نصیحت حکیمانه از امیر المومنین علیه السلام

متن حدیث:
قَالَ [عليه السلام] عَجِبْتُ لِلْبَخِيلِ يَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِى مِنْهُ هَرَبَ وَ يَفُوتُهُ الْغِنَى الَّذِى إِيَّاهُ طَلَبَ فَيَعِيشُ فِى الدُّنْيَا عَيْشَ الْفُقَرَاءِ وَ يُحَاسَبُ فِى الْآخِرَةِ حِسَابَ الْأَغْنِيَاءِ وَ عَجِبْتُ لِلْمُتَكَبِّرِ الَّذِى كَانَ بِالْأَمْسِ نُطْفَةً وَ يَكُونُ غَداً جِيفَةً وَ عَجِبْتُ لِمَنْ شَكَّ فِى اللَّهِ وَ هُوَ يَرَى خَلْقَ اللَّهِ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ نَسِيَ الْمَوْتَ وَ هُوَ يَرَى الْمَوْتَى وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَنْكَرَ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى وَ هُوَ يَرَى النَّشْأَةَ الْأُولَى وَ عَجِبْتُ لِعَامِرٍ دَارَ الْفَنَاءِ وَ تَارِكٍ دَارَ الْبَقَاءِ .

امام علی علیه السلام فرمودند :

- در شگفتم از بخيل ؛ به سوى فقرى مى شتابد كه از آن مى گريزد ، و سرمايه اى را از دست مى دهد كه براى آن تلاش مى كند در دنيا چون تهيدستان زندگى مى كند ، اما در آخرت چون سرمايه داران محاكمه مى شود.

در شگفتم از متكبرى كه ديروز نطفه ای بی ارزش ، و فردا مردارى گنديده خواهد بود و در شگفتم از آن كس كه آفرينش پديده ها را مى نگرد و در وجود خدا ترديد دارد! در شگفتم از آن كس كه مردگان را مى بيند و مرگ را از ياد برده است . در شگفتم از آن كس كه پيدايش دوباره را انكار مى كند در حالى كه پيدايش آغازين را مى نگرد .و در شگفتم از آن كس كه خانه نابودشدنى ، را آباد مى كند اما جايگاه هميشگى را از ياد برده است.

منبع:

“نهج البلاغه، حکمت 125″

 نظر دهید »

بزرگترین علل ناهنجاری‌های اجتماعی چیست؟

13 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

برای از بین بردن ناهنجاری‌های اجتماعی، باید علل و انگیزه‌های ایجاد آن را شناسایی کرد چراکه اگر ناهنجاری‌ها در جامعه زیاد شود بنیان جامعه از هم متلاشی می‌شود.

ازجمله علل ناهنجاری‌ها طبق دستورات اسلام،‌ بدسرشتی افراد،‌ بداخلاقی، کینه توزی،‌ خشم، تکبر،‌ حسد و عقده حقارت انسان‌هاست و این‌ها عواملی است که باعث به وجود آمدن ناهنجاری‌های اجتماعی می‌شود و باید آنها را رفع کنیم.

- امام علی (ع) در رابطه با بدسرشتی افراد می‌فرماید: آدم بدسرشت به هیچ کس خوش‌گمان نیست، زیرا که همگان را چون خود می‌پندارد.

- پیامبر (ص) در رابطه با اینکه بد اخلاقی یکی دیگر از عوامل رفتارهای ناهنجار در اجتماع است، می‌فرمایند: خداوند آدم بداخلاق را به توبه موفق نمی‌کند. پرسیدند ای پیامبر خدا (ص) این چگونه می‌شود؟ فرمود: زیرا که وی هرگاه از گناهی توبه کند، به گناهی بزرگتر از گناه اول گرفتار می‌شود.

- یکی دیگر از عوامل ناهنجاری اجتماعی، کینه‌توزی افراد است، در این رابطه امام علی (ع) می‌فرمایند: اسلحه بدی و بد رفتاری،‌ کینه‌ورزی است.

- امام صادق (ع) می‌فرمایند: خشم، کلید هر بدی است.

- حسد یکی دیگر از عوامل ناهنجاری در اجتماع به حساب می‌آید، در این رابطه امام صادق (ع) می‌فرمایند: محال است حسود خیرخواه باشد.

- تکبر یکی دیگر از عوامل ناهنجاری است، در این رابطه امام صادق (ع) به روایت پیامبر (ص) می‌فرمایند: بزرگترین تکبر، کوچک شمردن ( و بی اعتنایی به ) مردم و نشناختن حق ( و پیروان حق) است.

- عقده حقارت یکی دیگر از عوامل ناهنجاری در اجتماع است، در این رابطه امام صادق (ع) می‌فرمایند:‌ هیچ کس تکبر نمی‌کند و زور نمی‌گوید، مگر برای حقارتی که درخود می‌بیند.

………………………………………..

منبع:
الحیات

 

 نظر دهید »

خود را دلقک دیگران نکنید!

13 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، در فرمایشات خود نسبت به آثار و عواقب زیان بخش خنده زیاد، فراوان هشدار داده اند که توجه شما را به پاره ای از این روایات جلب می کنیم:

زیاد خندیدن:
1ـ موجب حقارت انسان در قیامت مى شود.

 امام باقر(علیه السلام) فرمودند: «کَثْرَةُ الضّحکِ تَتْرکُ العَبد حقیراً یومَ القیامة».1

2ـ موجب مرگ قلب مى شود.

رسول گرامى(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «اِیّاک وَ کَثْرَةَ الضّحکِ فانّه یُمیتُ القلب»: «از خنده زیادى بپرهیزید که قلب را مى میراند».2

مولى على(علیه السلام) نیز فرمودند: «کَثُرَ ضِحْکُه مات قَلبُه»: «کسى که خنده اش زیاد شود، قلبش مرده است».3

3ـ موجب محو ایمان مى شود.

رسول گرامی(صلی الله علیه و آله): «کَثْرَةُ الضِّحَکِ یَمحُو الایمان»: «خنده زیاد ایمان را محو مى‌کند».4

4ـ موجب از بین رفتن هیبت و وقار انسان مى شود.

مولى على(علیه السلام) مى فرمایند: «مَنْ کَثُرَ ضِحْکُه ذَهَبَتْ هِیْبَتُه»: «کسى که خنده او زیاد شود، هیبت و اُبهّت او مى رود».5 در جاى دیگر مى فرمایند: «کثرة ضحک الرجل تُفْسِد وَقارَه»: «زیادى خنده مرد، وقار او را فاسد مى کند».

5ـ خنده زیاد موجب وحشت همنشین و زشت کردن رهبر و رئیس مى شود.

امام متقیان على (علیه السلام)مى فرمایند: «کثرة الضحک یوحش الجلیس و یَشین الرئیس»:6 خنده زیادى اعتماد دوست و همنشین انسان را نسبت به انسان کم و موجب وحشت او در همنشینى مى شود»، زیرا زیاد خندیدن مناسب انسان عاقل و متین نیست و موجب بی وقارى رهبر مى گردد.

………………………………………………………………

منبع:
1. بحار الانوار، جلد 71، صفحه 277.
2. بحار الانوار، جلد 76، صفحه 59.
3. غررالحکم.
4. بحار الانوار، جلد 14، صفحه 249 ـ جلد 76، صفحه 60.
5. بحار الانوار، جلد 77، صفحه 285.
6. غررالحکم.

 

 نظر دهید »

فاطمه (سلام الله علیها)مادرتمام شیعیان

12 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

حضرت آیت الله بهجت میفرمایند:

تمام شیعیان اولاد حضرت فاطمه سلام الله علیها هستند

ولی خدا می داند که چه کارهایی می کنیم که شاید سبب شود آن حضرت از ما وکار ما ناراضی شود.

 نظر دهید »

پای درس امام سجاد (ع)

11 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

امام سجاد(ع)دردعای هشتم صحیفه سجادیه میفرماید:

خدایا به توپناه میبرم ازاینکه ظالمی را یاری کنیم و یا مظلوم و دلسوخته ای را بی یاور گذاریم.

 

وعده دیدار ما امروز راهپیمایی روز قدس ………….

فردای روز شاهد سیاهی پرونده ی خودمان نباشیم……….

 نظر دهید »

گناهان خودرا فاش نکنید!

09 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

گناهان خورا برای دیگران باز گو نکنید!

خداوند گناهان شخصی را که حق الناس نباشد ودر خلوت صورت گرفته وبازگو نشده را با توبه می بخشد……

حضرت امام رضا (علیه السلام):

آشکار کننده گناه و زشتی ،خوار وذلیل می شود وپوشاننده گناهان آمرزیده می شود .

 

کسی که که گناه خود را آشکار می کند خوار میشود بخاطر اینکه هیبت گناه خویش را شکسته وباعث عادی شدن آن میشود ………

 

منبع:الکافی ج2 ص428

 نظر دهید »

امید در ناامیدی

09 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

امیر المومنین علی (علیه السلام ) میفرمایند:

کن لمالا ترجو ارجی منک لما ترجو

نسبت به چیزی که به آن امید نداری ،امیدوار تر باش تا چیزی که به آن امیدداری

 

هرموقع که سربالایی زندگی شدید شد و مشکلات روی هم انباشته شد درهای رحمت باز میشود …..

هروقت به بن بست خوردید بدانید در دیگری باز خواهد شد .

 

 

منبع :بحارالانوار ج75

 1 نظر

معنای انتظارامام زمان (علیه السلام)چیست؟

09 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

معنای انتظار امام زمان (علیه السلام)چیست؟

آیا به معنای سکوت وبی تفاوتی در برابر ظلم وفساد است؟

ماهرشب منتظر طلوع خورشید فردا هستیم.اما مهنایش این نیست که تاصبح درتاریکی به صبر ببریم،بلکه هرکس اتاق خود را روشن میکند.مادر زمستان منتظر فرارسیدن تابستان هستیم ولی این معنایش نیست که درزمستان بلرزیم واتاق خودرا گرم نکنیم .

درزمان غیبت امام زمان (علیه السلام)نیز باید به مقدار توان خود باظلم مبارزه کنیم ودر صدد اصلاح خود وجامعه برآییم.انتظار حالت نیست بلکه عمل است ((افضل الاعمال انتظار الفرج))بنابراین منتظران واقعی باید اهل عمل باشند .منتظران مصلح باید خود صالح باشندکسی که منتظر مهمان است در خانه آرام نمیشیند>وظیفه مردم در زمان غیبت خودسازی و امربه معروف ودعوت به حق وآگاه سازی دیگران است.

گزیده ای از سخنان آقای قرائتی

 نظر دهید »

کاش باتو قرآن سر بگیرم

08 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

ای کاش می شد باتو قرآن سربگیرم

درآسمانی نگاهت پربگیرم

ای کاش می شد امشب ای قرآن ناطق

دست شما راجای قرآن سر بگیرم

السلام علیک یا مولانا یا اباصالح المهدی (سلام الله علیه)

 نظر دهید »

عنوان نامه اعمال مومن؟

07 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله )درفضیلت حضرت امیر المومنین(صلوات الله علیه) فرموده اند:

عنوان صحیفة المومن یوم القیامة حب علی بن ابی طالب

عنوان نامه اعمال مومنی در روز قیامت محبت علی بن ابی طالب (صلوات الله علیه) است.

 

بحارالانوار ج27 ص142

 نظر دهید »

دیگر تمام شد.....!

07 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

ندا داد جبرئیل !!

اینک شما ووحشت دنیای بی علی(علیه السلام)

 نظر دهید »

فاطمة الزهرا(سلام الله علیها) و لیلة القدر

07 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

امام صادق (ع) فرمودند:
اللیلة فاطمة و القدر الله . فمن عرف فاطمة ، فقد عرف لیلة القدر .
راستی بین ساحت وجودی حضرت فاطمه (س) و حقیقت شب قدر چه رابطه ای است که امام صادق (ع) معرفت شب قدر را متوقف بر شناخت حضرت فاطمه (س) می دانند؟
و سئوال دیگر اینکه : آیا اساسا می توان به شناخت این دو حقیقت وجودی به کنهه پی برد یا اینکه شناخت ان دو، تعلیق به محال است ؟
در پاسخ سئوال دوم باید عرض کرد ؛ البته شناخت این دو حقیقت به کنهه محال است چنانچه امام صادق (ع)می فرمایند: همچنان که شب قدر به ژرفای حقیقت خود قابل شناخت نیست ” و ما ادراک ما لیلة القدر ” حقیقت فاطمه (س) نیز بتمامه قابل شناخت نمی باشد واز همین جهت است که نام ایشان را فاطمه (س) نامیده اند .زیرا نام فاطمه از اصل ” فطم ” اشتقاق یافته است و فطم به معنای پوشیده می باشد که البته این پوشیدگی و فطم را مصادیق زیادی است از جمله؛ فطم از ادراک ، فطم از اتش جهنم ، فطم از نگاه نا محرم و… .
بنابراین شناخت این دو حقیقت به کنهه محال خواهد بود . ولیکن این مساله دلیل بر این نمی شود که شناخت این دو حقیقت به کلی منتفی باشد . بلکه انسان می تواند به اندازه سعه وجود خویش ، این دو وجود معنوی را بشناسد .
حال که شناخت انها فی الجمله ممکن است ، به سراغ سئوال اول می رویم که؛ آیا چه تناسبی بین این دو حقیقت علوی بر قرار است که شناخت انها ملازم با یکدیگر می باشد ؟
در پاسخ به این سئوال باید عرض نمود که چندین سنخیت بین این دو وجود ملکوتی به نظر می رسد که فهرست وار به انها اشاره می نمائیم و تامل مضائف را به خوانندگان محترم واگذار می کنیم.
1. همچنان که شب قدر ، ظرف نزول قرآن صامت می باشد ، وجود حضرت زهرا(س) نیز ظرف نزول یازده قرآن ناطق ( یازده امام )می باشد.
2.شب قدر مجلای فیض حضرت حق تعالی است که رزق سالانه همه موجودات هستی در شب قدر به صورت دفعی نازل می شود که اگر شب قدری نباشد،تمام عالم وجود به کتم عدم خواهد رفت چنانچه در روایات بدان اشاره شده است. و همچنین است حقیقت نوری حضرت زهرا (س) که مجلای فیض حضرت حق تعالی می باشند واگراین حقیقت نمی بود ، عالم ایجاد نمی شد . ” لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمة لما خلقتکما “. و از همین جهت است که ایشان را زهرا (س) نامیده اند . زیرا به واسطه ایشان است که عالم روشن شده است .بنابراین حضرتش، مظهر اسم اعظمالهی است.
3.شب قدر شب رحمت الهی است که خداوند به بهانه ان شب هزار هزار جهنمی را از دوزخ رهایی می بخشد . و همچنین است فاطه (س) که تبلور رحمت الهی است و خداوند به واسطه ایشان هزار هزار دوزخی را از جهنم آزاد می نماید.
4.منزلت شب قدر از هزار ماه رفیع تر است که هیچ شب و روزی نمی تواند در منزلت با او برابری نماید . و چنین است حضرتش که هر شخصی در منزلتش نمی تواند با ایشان برابری کند . بلکه ایشان به لسان امام صادق (ع) از هزار مومن برتر است تا جایی که امام حسن عسکری (ع) می فرمایند: ما حجت خدا بر شما هستیم و مادرمان فاطمه (س) حجت خدا بر ماست.
5.شب قدر مهبط نزول ملائکه و روح است که در ان شب، هر امری را مقدر می نمایند و چنین است محدثه (س) که جبرائیل و ملائکه بر ایشان نازل شدند و هر امری را بر ایشان تا روز قیامت تبیین نمودند.
البته تناسبهای فراوان دیگری بین این دو حقیقت وجودی محقق است که با تامل می توان انها را کشف نمود.بلکه تناسب این دو حقیقت به قدری بالاست که حتی می یابیم همچنانکه شب قدر محتمل در سه احتمال است ، جایگاه قبر ایشان نیز محتمل در سه احتمال می باشد.

 نظر دهید »

دانلود مداحی روز شهادت امیر المومنین (علیه السلام)

07 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

دانلود صوت مداحی حاج محمودکریمی

دانلودصوت مداحی حاج محمدرضاطاهری

دانلودصوت مداحی حاج سیدمهدی میرداماد

دانلود صوت مداحی حاج حسن خلج

دانلود صوت مداحی حاج سید مجید بنی فاطمه

دانلود صوت مداحی حاج مهدی سلحشور

 نظر دهید »

آخرین سفارش های حضرت امیر المومنین علی (سلام الله علیه)به شیعیان

07 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

وصیتنامه امیرالمومنین حضرت على علیه‌السلام را در کتاب‌هاى حدیث به اجمال و تفصیل و به طور گوناگون نقل کرده‌‏اند که یکى را ابوالفرج نقل کرده و در اصول کافى مرحوم کلینى هم نظیر همین وصیت را که ابوالفرج روایت کرده، نقل مى‌‏کند.
در نهج البلاغه نیز در نامه شماره 47 اجمالى از این وصیت آمده و خلاصه‌‏اى از آن در کشف‌الغمه و روایات دیگر آمده که همه آنها را علامه مجلسى(ره) در بحارالانوار نقل کرده و ما همان روایت ابوالفرج را که نسبتاً جامعتر از دیگران است، نقل مى‌کنیم.

ابوالفرج در «مقاتل‌الطالبیین» روایت کرده که پس از ضربت خوردن امیر مؤمنان، اطباى کوفه را به بالین آن حضرت آوردند و در میان آنها، هیچ یک در معالجه زخم و جراحى استادتر از اثیر بن عمرو نبود و او متخصص در معالجه زخم‌ها و جراحات بود و از جمله چهل نفر جوانى بود که در زمان ابوبکر در عین التمر به دست خالد بن ولید اسیر و در کوفه ساکن شده بود.

این طبیب همین که زخم سر آن حضرت را دید، دستور داد شُش گوسفندى را بیاورند و از میان آن رگى را بیرون آورد و آن رگ را در زخم مزبور نهاد و پس از اندکى بیرون آورد و آن را مشاهده کرد. سپس رو بدان حضرت کرده، گفت: «اى امیر مؤمنان، هر وصیتى دارى، بکن که ضربت شمشیر این دشمن خدا به مغز سر رسیده و معالجه سودى ندارد.»
در این وقت بود که امیر المؤمنین کاغذ و قلم و دواتى طلبید و شروع به وصیت کرد.

بسم ‏الله الرحمن الرحیم
این وصیتنامه‏ اى است که امیرالمؤمنین، على بن ابیطالب بدان وصیت مى‏‌کند: گواهى مى‏‌دهد که معبودى جز خدا نیست که یگانه است و شریک ندارد و نیز گواهى می‌دهد که محمد(ص) بنده و رسول اوست، که خداوند او را به راهنمایى و دین حق فرستاد تا بر همه ادیان پیروزش کند، هرچند مشرکان آن را ناخوش دارند. درود و برکات خدا بر او باد! «همانا نماز و پرستش و زندگى و مرگ من از آن خداوندى است که پروردگار جهان است و شریکى براى او نیست و بدان مأمور گشته‌‏ام و منم از نخستین مسلمانان».

اى حسن! من تو را و تمام فرزندان و خاندانم و هر کسى‏ که این وصیتنامه به او برسد، به تقوا و ترس از خداوندى که پروردگار شماست، سفارش مى‏ کنم و باید نمیرید جز اینکه مسلمان باشید و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید، زیرا به راستى من از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که مى‏ فرمود: اصلاح دادن میان مردمان از همه نماز و روزه بهتر است و آنچه دین را تباه ساخته و از بین مى‌‏برد، افساد میان مردمان است، ولا قوه الا بالله العلى العظیم [نیرویى جز به وسیله خداى بزرگ نیست].

به خویشان و ارحام خویش توجه داشته باشید و به آنان پیوند کنید، صله رحم کنید تا خداوند در روز قیامت حساب را بر شما آسان گرداند.

الله الله فى الایتام، فلا تغبوا افواههم، ولا تضیعوا بحضرتکم: از خدا بترسید، از خدا بترسید، درباره یتیمان، پس براى دهن‌هاشان به سبب سنگدلى‏تان نوبت قرار ندهید (که گاهى سیر و گاهى گرسنه نگاهشان دارید).

الله الله فى جیرانکم، فانهم وصیه نبیکم…: از خدا بترسید، از خدا بترسید درباره همسایگانتان که رسول خدا(ص) درباره آنان سفارش کرده و پیوسته درباره آنان توصیه مى‏ فرمود، به اندازه اى که ما گمان کردیم براى همسایگان از همسایه خود ارث قرار م ى‏دهد و حرمت آنان به اندازه‌اى است که سهمى در مالشان براى همسایه تعیین کرده!

الله الله فى القرآن، فلایسبقکم الى العمل به احد غیرکم: از خدا بترسید، از خدا بترسید درباره قرآن مبادا کسى به عمل‏کردن بدان بر شما سبقت جوید.

الله الله فى الصلاه فانه خیر العمل وانها عمود دینکم: از خدا بترسید، از خدا بترسید درباره نماز، زیرا که نماز ستون دین شماست.

الله الله فى بیت ربکم لاتخلوه ما بقیتم…: از خدا بترسید، از خدا بترسید درباره خانه پروردگارتان (خانه کعبه)، مبادا تا زنده هستید، آن خانه از شما خالى‏ بماند، که اگر رها شد، مهلت داده نمى‌شوید و به عذاب دچار مى‏‌شوید و اگر از شما خالى ماند، کیفر خداوند فرصت زندگى به شما نمى‏دهد.

الله الله فى الزکاه فانها تطفى غضب ربکم: از خدا بترسید، از خدا بترسید در دادن زکات اموال خود که زکات خشم پروردگار را فرو نشاند.

الله الله فى شهر رمضان فان صیامه جُنه من النار: از خدا بترسید، از خدا بترسید درباره روزه ماه رمضان، زیرا که آن براى شما چون سپرى است از آتش دوزخ.

الله الله فى الفقراء والمساکین فشارکوهم فى معاشکم…: از خدا بترسید، از خدا بترسید درباره بینوایان و مسکینان و آنها را در زندگى خود شریک سازید و از خوراک و لباس خود به آنها نیز بدهید.

الله الله فى الجهاد باموالکم وانفسکم والسنتکم: از خدا بترسید، از خدا بترسید درباره پیکار کردن در راه خدا به مالها و جان‌ها و زبان‌هاى خویش.

الله الله فى ذریه نبیکم…: از خدا بترسید، از خدا بترسید درباره امت پیغمبرتان، مبادا در میان شما ظلم و ستمى واقع شود.

الله الله فى اصحاب نبیکم…: از خدا بترسید، از خدا بترسید درباره اصحاب پیغمبرتان؛ زیرا که رسول خدا(ص) درباره آنان سفارش فرموده.

الله الله فى النساء و فیما ملکت ایمانکم…: از خدا بترسید، از خدا بترسید درباره زیردستانتان، غلامان و کنیزان، زیرا که آخرین سفارش و وصیت رسول خدا(ص) این بود که فرمود: «من شما را درباره دو دسته ناتوان که زیردست شما هستند، سفارش مى‏‌کنم».

آنگاه فرمود:

الصلاه الصلاه، لا تخافوا فى الله لومه لائم…: نماز! نماز! درباره خداوند از سرزنش مردمان نهراسید؛ چه، هر کس به شما ستم کند یا اندیشه بد داشته باشد، خداوند شر او را کفایت فرماید.
با مردم به نیکى سخن بگویید، همان گونه که خدا فرمود. امر به معروف و نهى از منکر را ترک مکنید که رشته کار از دست شما بیرون شود، آنگاه هر چه دعا کنید و از خداوند دفع شر خواهید، پذیرفته نشود و به اجابت نرسد.

 نظر دهید »

ویژگی های امیرالمومنین علی (علیه السلام)

07 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

برخی از ویژگی‌های سبک زندگی امیرمومنان(ع):
1- حلال‌خواری و خشنودی خدا و پیامبر: از مهمترین ویژگی‌هایی که یک انسان مومن را از غیر مومن متمایز می‌کند همین اموری است که حضرت صادق(ع) در این حدیث فرموده است: به خدا سوگند علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) تا روزی که از این دنیا رفت مال حرامی نخورد و هیچگاه بر سر دو راهی - که هر دو راه مورد خشنودی خدا باشد- قرار نگرفت مگر اینکه پرزحمت‌ترین آنها را برگزید و هر حادثه مهمی که برای پیامبر خدا پیش می‌آمد - به دلیل اعتمادی که به علی داشت- از او کمک می‌گرفت. در میان این امت هیچ‌کس نتوانست همانند علی(ع) راه پیامبر را- بی‌کم و کاست- طی کند و با این همه تلاش و کوشش، همواره چون بیمناکان کار می‌کرد، چشمی به بهشت و چشم دیگر بر آتش داشت، از سویی امیدوار پاداش بهشت و از سوی دیگر هراسناک از کیفر آتش بود. (الارشاد، ص 255) ابن عباس نیز درباره طالب رضای حق بودن ایشان می‌گوید: علی(ع) در تمامی کارهای خود همواره در پی رضایت الهی بود و به همین جهت «مرتضی» نامیده شد. (المناقب، ج 3، ص 110)

در مدینه آن حضرت(ع) برای محافظت از جان پیامبر(ص) در مسجد خود را آماده مقابله با توطئه‌ها می‌کرد، زیرا منافقانی درصدد ضربه زدن به آن حضرت(ص) بودند، از همین رو مراقبت و حفاظت از جان پیامبر لازم بود و امام به عنوان محافظ رسول خدا(ص) کنار ستون محرس در مسجد‌النبی می‌نشسته و مراقب اوضاع بود. آن ستون هم در مسجد‌النبی و کنار قبر حضرت رسول مشخص است و روی آن نوشته است:‌ «اسطوانه الحرس»

2- پشتیبانی حق و سازش‌ناپذیری: از ویژگی‌های آن حضرت(ع)، نداشتن سازش با مخالفان حق و عدل و برخورداری از قاطعیت انقلابی در راه انجام وظیفه بود. خود آن حضرت(ع) می‌فرماید: به جان خودم سوگند، در نبرد با کسی که مخالفت حق کند و راه گمراهی پیش گیرد، نه مداهنه و سازش می‌کنم نه سستی. (نهج‌البلاغه، الخطب: 24) و در جایی دیگر می‌فرماید: در تمامی زندگی من، نقطه سیاهی نیست تا عیب جویان و اشاره‌کنندگان با چشم و ابرو اشاره کنند و سخنی گویند. خوارترین افراد نزد من عزیز است تا حق او را بستانم و نیرومند نزد من ناتوان است تا حق دیگران را از او بازگیرم. ما با تمام وجود به قضای الهی خشنود و در برابر فرمانش تسلیم هستیم. (نهج‌البلاغه، الخطب: 37) آن حضرت(ع) به آنچه می‌گفت عمل می‌کرد و از همین رو، قاطعیت، در اجرای حق و عدالت و پشتیبانی از مظلوم در برابر ظالم از ویژگی‌های «حکومت علوی» بود. هرچند اجرای دقیق عدالت، به کام دنیا خواهان خوش نمی‌آمد و عده‌ای از او می‌رنجیدند، اما دلخوشی آن حضرت این بود که خدایش از او راضی است. آن حضرت(ع) می‌فرماید سخن گفتن از عدل و حق آسان ولی عمل بدان سخت و دشوار است.

3- رضایت خداوند اصل اساسی در سیاست علوی: امیرمؤمنان(ع) جز برای رضایت خداوند گامی برنداشت و بر آن بود تا با خداوند در حالت «راضیه مرضیه» با نفسی مطمئن ملاقات کند. (فجر، آیات 27 تا 30) این‌گونه است که در دوره جاهلیت و اسلام هرگز از این اصل در هیچ یک از سیاست‌هایش عدول نکرد. آن حضرت(ع) ‌درباره این راهبرد اساسی در سیاست عمومی خویش می فرماید: به خدا سوگند، من همواره در زمره پیشتازان این حرکت بودم تا روزی که جبهه دشمن تار و مار شد و جاهلیت از صحنه بیرون رفت، بی‌آنکه کمترین ضعف یا ترسی داشته باشم و امروز نیز در همان راستا قدم برمی‌دارم و تصمیم دارم باطل را بشکافم تا حق از پهلوی آن بیرون آید. مرا با قریش چه کار؟ که دیروز در موضع کفر بودند و با آنان جنگیدم و امروز نیز که گرفتار فتنه و انحراف شده‌اند به پیکارشان خواهم خاست. من همانگونه که دیروز با آنان برخورد کردم امروز نیز همانم. (نهج‌البلاغه، خ 33) همین سیاست است که دیگران را به دشمنان وی تبدیل کرد و اجازه ندادند تا به عنوان خلیفه خدا و پیامبر(ص) بر منصب ولایت الهی خود در ظاهر قرار گیرد و او را از ولایت‌ظاهری و خلافت دنیوی محروم کردند. در حقیقت تنها گناه امام(ع) از نظر دیگران همان سازش ناپذیری و سیاست راهبردی رضایت خدا است. همین رضایت‌جوئی خداوند و عدم تکیه و اعتماد به غیر خدا موجب می‌شود تا ایشان به جنگاوری بی‌باک تبدیل شود و در زمان تنزیل و تاویل از مشرکان و منافقان نهراسد. حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود:‌… و از شگفتی‌های زمانه این است که - شامیان- به من پیام داده‌اند که خود را برای مقابله با سرنیزه‌ها آماده کنم و برای ضربه‌های شمشیر شکیبا باشم، مادران گریان به سگوشان بنشینند! تاکنون کسی مرا با دعوت به جنگ تهدید نکرده است و از زخم‌های نیزه و شمشیر هراسی نداشته‌ام، چرا که بر یقین به پروردگارم تکیه دادم و دینم را زنگار شبهه نیالوده است. (نهج‌البلاغهًْ خ 22)

ادامه »

 1 نظر

سبک زندگی امام علی(ع) همان سبک زندگی قرآنی و اسلامی

07 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

هر فردی بخواهد سبک زندگی قرآنی اسلامی داشته باشد، باید زندگی را از امام علی بیاموزد.

سبک زندگی امام علی(ع) همان سبک زندگی قرآنی و اسلامی است که باید شناخت و بر اساس آن زندگی کرد؛ زیرا آن حضرت(ع) در سایه تربیت پیامبر(ص) و قرآن بود و یکی از تبیین‌کنندگان و مفسران علمی و عملی قرآن بشمار می‌رود. نویسنده در این مطلب ضمن معرفی آن حضرت(ع) برخی ویژگی‌های سبک زندگی ایشان را نیز بر اساس روایات بیان کرده است.

کیستی امیرمؤمنان علی(ع)
بر اساس آیات قرآن امام‌علی(ع) نفس و جان پیامبر(ص) است. (آل‌عمران، آیه61) او یکی از اولواالامرهایی است که اطاعت ایشان واجب است. (نساء، آیه59) در آیات قرآن حضرت علی(ع) به عنوان عالم و دانای به تمام کتاب (رعد، آیه 43 و روایات تفسیری)، از راسخون در علم (آل‌عمران، آیه7 و روایات تفسیری)، از اهل عصمت و طهارت (احزاب، آیه 33 و روایات تفسیری)، اهل الذکر (انبیاء، آیه 7 و روایات تفسیری)، خویشان و ذوی‌القربایی که مودت آنان واجب است (شوری، آیه23)، از ابرار و مقربان (سوره انسان و روایات تفسیری)، و ده‌ها عنوان و دارنده فضایل بسیار دیگر معرفی شده است.

آن حضرت مجموع فضایل حتی اضداد بود. فهرست فضائلی را خداوند و پیامبر(ص) برای آن حضرت(ع) بیان می‌کنند که می‌توان گفت همه صفات و اسمای الهی را تجلی و ظهور می‌بخشید. پیامبر خدا(ص) در بیان برخی از فضایل ایشان فرموده است: هر که می‌خواهد به «آدم» و علم او و «نوح» و تقوای او و «ابراهیم» و بردباری او و «موسی» و هیبت او و «عیسی» و عبادت او بنگرد، به «علی‌بن‌ابی‌طالب» بنگرد. (ارشاد القلوب، ص217)

ایشان پرورده دامان رسول‌الله (ص) است؛ چنانکه خودش می‌فرماید: شما خود در پیوند با رسول خدا هم به دلیل خویشاوندی و هم به سبب موقعیت ویژه من، جایگاه مرا می‌شناسید. او مرا از روزگاری که نوزادی بودم در دامن خود می‌نشاند و بر سینه می‌چسبانید و از عطر دلپذیرش بهره‌مندم می‌ساخت، لقمه را می‌جوید و در دهانم می‌گذاشت و هرگز در گفتارم دروغی نشنید و در رفتارم لغزش و سبکسری ندید. (نهج‌البلاغه، ح192)

علی(ع) محرم راز پیامبر(ص) بود و پیامبر اسرارش را با ایشان در میان می‌گذاشت. حضرت علی(ع) در این باره فرموده است: موقعیتی که من در محضر پیامبر خدا داشتم برای هیچ کس دیگر نبود. من هر روز سحر محضر ایشان می‌رفتم. (مسند احمد، ج1، ص77-85)

بریده الأسلمی می‌گوید: هرگاه که با پیامبر(ص) به سفر می‌رفتیم، علی(ع) مسئول توشه و بار پیامبر بود، آنها را از خودش جدا نمی‌کرد و هنگامی که در جایی منزل می‌کردیم توشه و اثاث پیامبر را وارسی می‌نمود و اگر نیاز به ترمیم و اصلاح داشت اصلاح می‌کرد و اگر کفش و نعلین پیامبر نیاز به تعمیر و دوخت داشت آن را انجام می‌داد. (بحارالانوار، ج37، ص303)

این انس و ارتباط و پیوند حضرت علی(ع) با پیامبر(ص) موجب می‌شود تا در فرصت‌های مختلف، از علوم بی‌پایان رسول خدا بهره گیرد. پیامبر(ص) هم این جان خویش به تعبیر قرآن را عزیز و گرامی می‌داشت و به او عنایت ویژه داشت. این گونه است که گفتنی‌‌های بسیار و اسرار مهمی را با او در میان می‌گذاشت. البته این موقعیت برای هیچ کس دیگر فراهم نبود و همین فضیلت بود که حسد برخی بدخواهان را برمی‌انگیخت.

مجموعه‌ای که ایشان از پیامبر(ص) دریافت کرد او را به گنجینه وحی مبدل ساخت. ایشان در خلوت‌های خویش با پیامبر(ص) یا می‌پرسید یا پیامبر(ص) خود علومش را به وی انتقال می‌داد. امیرمؤمنان علی(ع) در این باره نیز فرموده است: هرگاه از پیامبر خدا سؤال می‌کردم، خواسته‌ام را پاسخ می‌داد و اگر من سکوت می‌کردم او خود پیشگام می‌شد و از دانش خود بهره‌مندم می‌ساخت. (المصنف، ج6، ص368، ح32061)

آن حضرت(ع) چنانکه قرآن می‌فرماید از راسخون در علوم قرآنی و اهل ذکر است که باید دین را از او یاد گرفت و متشابهات را فهمید؛ زیرا توان ارجاع متشابهات به محکمات را دارد و آشنای کامل به قرآن و معارف آن و قرآن ناطق است. حضرت علی(ع) خود می‌فرماید: به خدا سوگند آیه‌ای از قرآن کریم نازل نشده است مگر اینکه من می‌دانم در چه موضوعی و در کجا نازل شده است، زیرا پروردگارم به من دلی اندیشمند- ژرف‌اندیش- و زبانی پرسشگر عنایت کرده است. (انساب الاشراف، ج2، ص98 ح27)

ادامه »

 نظر دهید »

شب قدر وزهرایی شدن

06 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

یک سال دوری، یک سال انتظار، انتظار آمدن مسافری که خیلیها را چشم دوخته به آسمان نگه داشته بود، عجیب است! خدا پیش از آمدنش دو صحنۀ مقدماتی را (رجب و شعبان) برای‌مان مهیا کرد تا خودمان را برای آمدن آن منتظَر آماده کنیم، منتظَری که خدا برای آن قیمت زیادی قائل است و خدایی خدا را در هنگام آمدنش با تمام وجود می‌توان حس کرد.

منتظرش بودیم تا بار دیگر در سحرهای زیبایش به مناجات با خدا و زمزمۀ دعای زیبای «اللَّهُمَ‏ إِنِّی‏ أَسْأَلُكَ‏ مِنْ‏ بَهَائِكَ‏ بِأَبْهَاهُ وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِی‏» بنشینیم، و چقدر زیباست تا از این فرصت استفاده کنیم و خودمان را برای سفری طولانی و ابدی مهیا کنیم.
سرانجام وعدۀ دیدار فرا رسید، آمد تا در شبهای کوتاه و روزهای بلند و گرمش، تمرین تقوا کنیم، آمد تا در هنگام افطارش با نگاه به آب و غذا، علاوه بر درک گوشه‎ای از تشنگی و گرسنگی روز قیامت، به یاد لبهای تشنه و جگر سوختۀ رحمت واسعۀ خدا، امام حسین (ع) و فرزندانشان بیافتیم؛ و چه لذتی دارد آن قطره اشکی که به واسطۀ یاد امام حسین (ع) در آستانۀ اذان مغرب بر گونۀ آدمی جاری می‌شود، آمد تا با آمدنش بار دیگر دوستیها را به نمایش بگذارد.

در این روزها و شبهای ماه رمضان اینک به لیالی قدر نزدیک‌تر و نزدیک‎تر شدیم، در این شبها به نظر می‌رسد خدا بسیار ما را به قرآن و به ویژه سورۀ «قدر» توجه داده است. انگار در این شبها به هر طرفی که رو می‌‌کنیم، آیات این سوره در گوشمان صدا می‌کند و شهر را در برگرفته است. به راستی چه چیزی یا چه کسی و به چه علتی، فضای شهر را اینگونه کرده است؟

آسمانی شدن در یک شب
به نظر می‌رسد بسیاری از انسانها در این شبها رشد و ارتقایی را که باید در طول یک سال بدست بیاورند، در ماه رمضان، نه شاید در همین شبهای قدر بدست می‌آوردند. مؤمنین برای رشد و آسمانی شدن، لازم است خودشان را در معرض بیشتری از نور اهل‌بیت (علیهم‌السلام) قرار بدهند تا تاریکها کنار برود و شبهای قدر یکی از فرصتهایی است که در آن، رسیدن به این امر فراهم شده است. به عنوان مثال، کسی که می‌خواهد وارد یک اتاق بشود، تاریکی آن اتاق ممکن هست موجب گمراهی و به زمین خوردن او شود، اما وقتی کلید برق را می‌زند و نور ظاهر می‌شود، به تبع، آن تاریکی به تدریج کنار می‌رود و هر قدر این نور بیشتر شود، دیگر تاریکی‎ای نمی‌ماند و نور همه جا را در بر می‌گیرد.

کنار رفتن هر تاریکی و ظلمتی به واسطه نور حضرت زهراء (س)
جایگاه حضرت زهراء (س) در آفرینش الهی، جایگاهی ویژه است؛ وقتی خداوند می‌خواهد حضرت زهراء (س) را برای اولین بار به ملائکه نشان دهد، وجه نورانی ایشان را به ملائکه نشان می‌دهد. وقتی خداوند آسمانها را خلق می‎کند، تاریکی، آسمانها را فرا گرفته بود، ملائکه خداوند را به حق انوار اهل‎بیت (ع) قسم می‌دهند و خدا نیز با انوار نورانی حضرت زهراء آن ظلمت و تاریکی را که فضای ملائکه را دربر گرفته بود، محو می‌کند. حداقل درسی که خداوند می‎خواهد به ملائکه نشان دهد، این است که من هر ظلمتی را که در عالم هستی باشد، با انوار نورانی زهراء (س) که از نور من است، محو و نابود خواهم کرد؛ و از همین جا نقش ویژة حضرت زهراء (س) در نجات بشریت و اصلاح آدم معنا پیدا می‌کند.

ادامه »

 نظر دهید »

شب قدر و امام زمان ارواحنا له فداه

06 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

شبى در هر سال

« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم ، إنّاأنْزَلْناهُ فی لَیْلَةِ الْقَدْر ، وَ ما أدْراکَ ما لَیلَةُ الْقَدْر ، لَیلَةُ القَدرِ خَیْرٌ مِنْ ألْفِ شَهْر ، تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرّوحُ فیها بِإذنِ رَبِّهِم مِنْ کُلِّ أمْر ، سلامٌ هِیَ حَتّى مَطْلَعِ الْفَجْر »
« ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم. تو شب قدر را چگونه شبى مى ‏دانى؟ شب قدر از هزار ماه بهتر است. در آن شب فرشتگان و روح (جبرئیل) به اذن خدا، همه ‏ى فرمان‏ ها و سرنوشت‏ ها رافرود مى ‏آورند. آن شب تا سپیده ‏دمان، همه، سلام است و سلامت.»
چنان‏ که ازآیه‏ هاى سوره‏ ى قدر به روشنى فهمیده مى‏ شود، در هر سال شبى هست که از هزار ماه، به ارزش و قدر و فضیلت، بهتر است و این شب، در هر سال، هست و در هر سال، یک شب، شب قدر است. در این شب، فرشتگان به هم‏راه بزرگ خویش (روح) به زمین مى‏ آیند و هر امر و فرمان و تقدیرى که از سوى خدا معیّن شده است، براى یک سال تا شب قدر سال آینده، فرو مى‏ آورند.
از احادیثى که در تفسیر این سوره و تفسیر آیات آغازِ سوره‏ ى دخان و جز آن رسیده است، فهمیده مى‏ شود که: فرشتگان در شب قدر مقدّرات یک‏ ساله را به نزد « ولىّ مطلقِ زمان » مى‏ آورند و بر او عرضه مى ‏دارند و به او تسلیم مى‏ کنند. این واقعیّت، همواره بوده است و خواهد بود.
این واقعیّت بزرگ، که با « فعل مضارع » بیان شده است و استمرار را مى ‏رساند چیست: « تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرّوحُ…» فرشتگان و روح، همى فرود آیند و همى فرود آیند، به کجا؟
آرى، فرشتگان و روح، در هر سال، در شب‏ هنگام « قدر » پیوسته فرود آیند و به « اذن خدا » هر « امرى » و « تقدیرى » را فرود آورند… این امر چگونه است؟ این فرشتگان نزد چه کسى مى ‏روند و فرمان‏ ها وتقدیرها را به چه کسى مى‏ سپارند؟ آن‏جا که روح بزرگ فرود مى‏ آید کجاست؟ و آن آستان مقدّس و مطلع نور و مرکز ناموس که « کُلِّ أمْر » به همراه فرشتگان به جانب آن فرودآورده مى ‏شود، کدام آستان است؟ در شب قدر فرودگاه فرشتگان آسمان، در کدام سرمنزل قدس و مهبط مطهّر است؟
در روزگار پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله و سلم، محلّ نزول فرشتگانِ شب قدر، آستانِ مصطفى صلى الله علیه و آله و سلم بوده است. این امرمورد قبول همگان است. امر دیگرى که مورد قبول است این است که پس از پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله و سلم نیز شب قدر هست؛ چنان‏ که در قرآن کریم در سوره‏ ى قدر و سوره‏ ى دُخان به روشنى ذکر شده است که شب قدر در هر سال هست.
رشیدالدّین میبدى، مفسّرمعروف اهل ‏تسنّن، مى‏ گوید:
برخى گفته ‏اند: این شب قدر، به روزگاران پیامبر صلى الله علیه وآله و سلم بود و سپس از میان رفت؛ امّا چنین نیست؛ زیرا که همه‏ ى اصحاب پیامبر و علماى اسلام معتقدند که شب قدر تا قیام قیامت باقى است.
از ابوذر غِفارى روایت است که گفت: به پیامبر خدا گفتم: اى پیامبر! آیا شب قدر و نزول فرشتگان در آن شب، تنها در زمان پیامبران وجود دارد و چون پیامبران از جهان رفتند دیگر شب قدرى نیست؟ پیامبر صلى الله علیه وآله و سلم فرمود:
« نه، بلکه شب قدر تا قیام قیامت هست.»

صاحب شب قدر

هنگامى که در شناخت قرآنى به این نتیجه مى‏ رسیم که شب قدر در هر سال هست، باید توجّه کنیم که پس صاحبِ شب قدر نیز باید همیشه وجود داشته باشد؛ چنان‏ که در احادیث آمده است و گرنه فرشتگان بر چه کسى فرود مى‏ آیند و کتابِ تقدیر را نزد چه کسى مى‏ گشایند و مجارى امور را به اذن خدا به چه کسى مى‏ سپارند؟
هدایت و ولایت تکوینى از هدایت و ولایت تشریعى جدا نیست. عکس این قضیّه نیز صادق است. پس چنان‏ که قرآن کریم تا قیام قیامت هست و حجّت است، صاحب شب قدر نیز همواره هست و همو « حجّت » است و پس از رحلت پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله و سلم این مقام از آنِ جانشینان پیامبر است.
امیرالمؤمنین علیه‌السلام ‏از این دو واقعیّت بزرگ (وجود شب قدر در هر سال و وجود صاحب شب قدر در هر عصر) این‏ چنین یاد مى‏ کند:
« إنَّ لَیْلَةَ الْقَدْر، فی کُلِّ سَنَةٍ. وَإنَّهُ یُنْزَلُ فی تِلْکَ اللَّیْلَةِ أمرُ السَّنَة. وَ إنَّ لِذلکَ الْأمْر وُلاةً بعدَ رَسولِ اللَّه صلى الله علیه وآله و سلم…» (اصول کافی، کتاب الحجة، باب فی شأن «انا انزلناه فی لیلة القدر»، ج2)
« شب قدر در هر سال هست. در این شب امور همه‏ ى سال (و تقدیر و سرنوشت‏ ها) فرو فرستاده مى‏ شود. پس از درگذشت پیامبر صلى الله علیه وآله و سلم نیز این شب، صاحبانى دارد…»
بسیار جالب توجّه است که عالمان اهل‏ تسنّن نیز در مواردى این حقایق را به صراحت گفته ‏اند، از جمله در شرح حدیث ثقلین. حدیث ثقلین حدیث مشهور و متواترى است که صدها مدرک سنّى و شیعى آن را نقل کرده‏ اند و یکى از مسلّم ‏ترین حقایق اسلامى و احادیث نبوى است.
ابن‏ حجر هَیْتَمى مکّى شافعى از دانشمندان اهل‏ تسنّن مى ‏گوید:
« احادیثى که از پیامبررسیده است و در آن‏ها تأکید شده است بر پیروى از خاندان پیامبر و چنگ ‏زدن به هدایت آنان، مى‏ فهماند که همیشه، تا قیام قیامت، کسى از خاندان پیامبر وجود دارد که شایسته‏ ى رهبرى و هدایت است. چنان‏ که قرآن تا ابد راهبر و هادى است آنان نیز سبب ایمنى و بقا هستند براى اهل زمین.» (خورشید مغرب: 134، به نقل از عبقات‌الأنوار)
بدین‏ سان مى ‏نگریم که حدیث عظیم ثقلین، به جز اثبات اصل « امامت »، تداوم امامت را نیز اثبات مى‏ کند. این حدیث نبوى مسلّم، همان‏ گونه که به ما مى‏ گوید هدایت با دو رکن تحقّق مى‏ یابد: قرآن و امام ، همان‏ گونه نیز تداوم بقاى امام و امامت را، چونان تداوم و بقاى قرآن، اثبات مى‏ کند و همین واقعیّت بزرگ و محتواى سترگ است که علامه‏ ى مجاهد میرحامد حسین نیشابورى هندى نیز آن را یادآورمى‏ شود:
این حدیث دلیل واضح امامت حضرت مهدى علیه‌السلام ‏و حجّت قائمه ‏ى وجود و بقاى آن امام عصر عجَّل‏ اللَّه ‏تعالى ‏فرجه نیز هست؛ زیرا که این حدیث شریف، بلاشبهه، دلالت بر مرافقت و ملازمت کتاب و عترت تا به قیام قیامت دارد. پس چنان‏ که قرآن مجید تا به یوم آخر باقى است، هم‏چنین از عترت معصومه‏ ى جناب رسالت‏ مآب صلى الله علیه وآله و سلم، کسى که امام زمان و حجّت وقت باشد، بقاى او لازم و حتمى است.
امام جواد علیه‌السلام ‏فرمودند:
« خداوند متعال شب قدر را در ابتداى آفرینش دنیا آفرید. هم‏چنین در آن شب، نخستین پیامبر و نخستین وصى را آفرید. در قضاى الاهى چنان گذشت که در هر سال شبى باشد که در آن شب، تفصیل امور و مقدّرات یک‏ ساله فرود آید … بى‏ شک پیامبران با شب قدر در ارتباط بوده ‏اند. پس از پیامبران نیز باید حجّت خدا وجود داشته باشد؛ زیرا زمین از نخستین روز خلقت خود تا آخر فضاى دنیا، بى‏ حجّت نخواهد بود. خداوند در شب قدر، مقدّرات را به نزد آن کس که اراده فرموده است (وصىّ و حجّت) فرو مى ‏فرستد. به خدا سوگند، روح و ملائکه در شب قدر بر آدم نازل شدند و مقدّرات امور را نزد او آوردند و حضرت آدم درنگذشت مگر این‏که براى خود وصىّ و جانشین تعیین کرد. همه‏ ى پیامبرانى که پس از آدم آمدند نیز، بر هر کدام، در شب قدر، امر خداوند نازل مى‏ گشت و هر پیامبرى، این مرتب را، به وصىّ خویش مى‏ سپرد…»
در این حدیث شریف که بخشى از آن آورده شد نکته ‏هاى مهمّ چندى است که در این‏جا به پنج نکته اشاره مى‏ کنیم:
1- ضرورت وجود نظم و تقدیر، تاجایى که نخستین چیزى که از این جهان آفریده مى‏ شود، شب قدر است یعنى ظرف زمانىِ تقدیر و تنظیم امور.
2- ضرورت وجود اجراکننده، به گونه‏ اى که مى‏ بینیم هم‏راهِ ظرف زمانىِ تقدیر، دست اجراکننده نیز پدیدار مى‏ گردد.
3- ضرورت وجود حجّت در جریان امور، که همان اجرا کننده‏ ى مقدّرات است به اذن خدا و خلیفه ‏ى خداست: پیامبر یا وصىّ پیامبر
4- ضرورت واسطه ‏ى فیض، در پیوند باطنىِ عالَم، که همان ولىّ و حجّت است و وجود او مقدّم است بر دیگران.
5- ضرورت تداوم سنّت‏ هاى الاهى تاریخ و استمرار آن‏ها، بى‏ وفقه تا هنگامه ‏ى رستاخیز و قیام قیامت.

ادامه »

 نظر دهید »

ولادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(علیه السلام)برهمه شیعیان مبارک باد.

01 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

 

 

ماه میهمانی خدا به نیمه رسیده است؛ ماهی که فرشتگان، دسته دسته بین زمین و آسمان در رفت و آمدند و هاله‌های نور اهل ایمان را بالا می‌برند، و هوا عطرآگین بال آنهاست.

ناگهان، صدای هلهله‌ای به گوش می‌رسد. صدای تسبیح؛ صدای شور و نشاط عرشیان. نوری متولد می‌شود که از عرش تا فرش ر می‌گسترد و جلوه حضور این نور آسمانی، در خاندان وحی رخ می‌نماید.

آری، امشت خانه علی(ع) و فاطمه(س) غرق در شادی تولد نخستین فرزند است. امشب تجلی حسن ازلی است که در چهره دلگشای چهارمین معصوم، حسن بن علی(ع) نمایان می‌شود و با آمدنش، جان‌ها را صفایی دیگر می‌بخشد. مقدمش مبارک.

 

برخی از فعالیت های حضرت مجتبی(ع) پیش از امامت
1. فعالیت های سیاسی
الف) بسیج کردن مردم برای شرکت در جنگ جمل

حضرت علی(ع) فرزند بزرگ خود، امام حسن(ع) را برای جلب مشارکت مردم در ستیز با پیمان شکنان(جنگ جمل) به کوفه فرستاد. امام مجتبی(ع) نیز با سخنان بسیار شیوا و رسای خود، توانست سپاه انبوهی را برای جنگ در رکاب حضرت علی(ع) گرد آورد.
ب) شرکت در جنگ جمل

امام حسن(ع) در جنگ جمل، حضوری چشمگیر و شجاعانه داشت و ضربه نهایی را با نحر کردن شتر عایشه به انجام رسانید و جنگ را به سود امیرمؤمنان، علی(ع) پایان داد.
ج) شرکت در جنگ صفین و فرماندهی نظامی

امام حسن(ع) در این جنگ، از سوی حضرت علی(ع) دستور یافت که سمت فرماندهی میمنه لشکر(جناح راست لشکر) را بر عهده گیرد. حضرت مجتبی(ع) در رکاب پدر، دلاورانه شمشیر می زد. معاویه با فرستادن عبیدالله بن عمر خواست تا با وعده های پوشالی، امام را از میدان به در کند، اما فرستاده معاویه، ناامید و سرافکنده بازگشت.
2. فعالیت های فرهنگی
الف) امام جمعه موقت کوفه

یکی از مسئولیت های مهم فرهنگی امام مجتبی(ع) در دوران خلافت علی(ع)، امامت جمعه بود. هرگاه امام علی(ع) کوفه را ترک می کرد یا به دلیل عذری نمی توانست نماز جمعه را اقامه کند، این مهم را بر دوش فرزند بزرگترش می گذاشت.
ب) قضاوت به جای امام علی(ع)

نوشته اند در دوران خلافت حضرت علی(ع)، مردی را نزد او آوردند که او را در خرابه ای، کنار جسدی بی جان و خونین یافته بودند، درحالی که کاردی خونین نیز در دست داشت. جریان را به حضرت گفتند. امام فرمود: چیزی برای گفتن داری؟ مرد پاسخ داد: یا امیرالمؤمنین! این اتهام را می پذیرم. حضرت علی(ع) دستور داد او را ببرند و قصاص کنند. در این هنگام، مردی با عجله خود را رسانید، درحالی که فریاد می زد: او را رها کنید! او را رها کنید! او کسی را نکشته است. قاتل، من هستم. امیرالمؤمنین از متهم پرسید: چرا اتهام قتل را پذیرفتی، در حالی که قاتل کس دیگری است؟ مرد پاسخ داد: من در وضعی نبودم که بتوانم از خودم دفاع کنم؛ زیرا چندین نفر مرا بالای سر جسد با کارد خونین دیده بودند. من گوسفندی کشته بودم و برای قضای حاجت به خرابه آمدم که دیدم آن مرد در خون خود می غلتد. شگفت زده شدم و در حالی که کارد خونین در دستم بود، این چندنفر وارد خرابه شدند و مرا با آن وضع دیدند و انگاشتند که من او را کشته ام. علی(ع) متهم و قاتل را نزد فرزندش، امام حسن(ع) فرستاد تا حکم را از او بخواهد. حضرت مجتبی(ع) پس از شنیدن صحبت های هر دو فرمود: «مرد قاتل که با راست گفتاری اش جان متهم را نجات داد، به استناد آیه کریمه «وَ مَن اََحْیاها فَکَانَّمَا اَحیا النّاسَ جمیعا؛ هر کس انسانی را از مرگ نجات دهد، گویی همه مردم را نجات داده است»،گویی همه انسان ها را از مرگ رهایی بخشیده است. ]او[ فردی را کشته و دیگری را از مرگ رهانیده است. پس هر دو را آزاد کنید و دیه مقتول را از بیت المال بپردازید».
3. فعالیت های اقتصادی

یکی از چشمگیرترین تلاش های اقتصادی حضرت مجتبی(ع) در دوران پیش از امامت، سرپرستی زمین ها و اموالی بود که از سوی پیامبر اکرم(ص)، امیرمؤمنان، علی(ع) و فاطمه زهرا(س)، به عنوان وقف مشخص شده بود که بیشتر آنها به حجاج بیت الله الحرام، یتیمان، مستمندان و خانواده اهل بیت(ع) تعلق گرفت. این دارایی ها به صورت نخلستان، زمین زراعی، چاه، قنات و… بود.

 1 نظر

ولادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(علیه السلام)برهمه شیعیان مبارک باد

01 تیر 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

نوبهار حُسن

رمضان معطر شده است از عطر خوش بوی یاسمن اهل بیت(ع)، از حُسن «حسن» که گام بر گستره زمین نهاده و جهانی را منور ساخته است.

فرشتگان به پای کوبی پرداخته اند و اسحار این شب ها، پیام آور نور و روشنی اند.

در نیمه رمضان، نور حق جلوه کرده است و دومین امام نور، پای بر زمین نهاده و آن را متبرک کرده است.

او امام مجتبی(ع)، سید نجیبان است و به یمن این میلاد، شیعیان علی(ع) از شادی در قالب تن نمی گنجند و شادی نوشان کوثر محبت اویند.

میلاد حسن(ع)، مهر ناامیدی بر پیشانی شب زده و راه روشن «صراط المستقیم» را به همگان نشان داده است. آری! «در صراط المستقیم، ای دل کسی گمراه نیست.» اینک میلاد خجسته و شکوهمند امام برگزیده، زینت عرش الهی، فرزند جمیل پیامبر است.

ای روی ماه منظر تو، نوبهار حُسن خال و خط تو مرکز لطف و مدار حُسن»


آخر یه روز شیعه برات حرم می سازه
حرم برای تو شه کرم می سازه

آخر برات یه گند طلا می سازیم
شبیه گنبد امام رضا می سازیم

سر مزارت ضریح طلا می سازیم
مثل ضریح شش گوشه بهش می نازیم

سقا خونه بنا کنیم با شور واحساس
سر قبر ام البنین بیاد عباس

دخیل می بندیم و می گیم بر تو اسیریم
حسن حسن می گیم واز عشقت می میریم

به کوری عایشه و دشمن حیدر
بقیع تو آباد می شه گل پیمبر

آقا می یاد و می گیره طقاس زهرا
بقیع تو آباد می شه به جان مولا

یکی از ویژگی های امام حسن مجتبی(سلام الله علیه)

جود و بخشش کریم اهل بیت(ع)

شخصی خدمت امام مجتبی(ع) رسید و عرض کرد: ای فرزند امیر مؤمنان! تو را به خدایی که به شما نعمت فراوان داده، به فریاد من برس که دشمنی ستمکار دارم که نه حرمت پیران را پاس می دارد و نه به خُردی صغیران ترحم می کند.

حضرت که تکیه داده بودند، با شنیدن این سخن، برخاستند و نشستند و فرمودند:

«کیست این دشمن تا داد تو را از او بگیرم؟»

عرض کرد: دشمن من، فقر و پریشان حالی است.

حضرت اندکی سر به زیر افکندند و سپس سر برداشتند و به خدمتکار خود فرمودند:

«آنچه مال نزد تو موجود است، بیاور».

او نیز پنج هزار درهم آورد و به آن مرد داد و امام در پایان فرمود: «تو را به خدا سوگند می دهم که هرگاه بار دیگر این دشمن به تو حمله ور گردید و ستم ورزید، او را نزد من بیاور تا او را از تو دور گردانم»

 نظر دهید »

#امربه معروف..

20 اردیبهشت 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

 

سالروزولادت امام حسین علیه السلام برهمگان مبارک باد

امام حسین علیه السلام:لایحلُّ لعین مومنه تری الله یعصی فتطرف حتی تغیره؛

برهیچ چشم مومنی روانیست که ببیندخدانافرمانی می شودوچشم خودرافروبندد،مگرآن که آن وضع راتغییردهد.

 نظر دهید »

#امام موسی کاظم

15 اردیبهشت 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

 

امام موسی کاظم علیه السلام:

قلَّةُ المَنطِق حُکم عظیمٌ،فَعَلَیکُم بِالصَّمتِ فَآنَّه دَعَهٌ حَسَنَهٌ وقِلَّهُ وِزرٍ و خِفَّهٌ مِن الذُّنوبِ؛

کم گویی،حکمت بزرگی ایت ،برشمابادبه خموشی که آسایش نیکووسبکباری وسبب تخفیف گناه است.

(بحارالنوار؛ج75،ص309)


{شهادت امام موسی کاظم علیه السلام رابه تمامی شیعیان وعاشقان ایشان تسلیت عرض می کنیم.} 

 نظر دهید »

#ولادت امام محمدتقی علیه السلام

30 فروردین 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

قالَ الإمام الجواد - عليه السلام - : ثَلاثٌ يَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ: كَثْرَةُ الاْسْتِغْفارِ، وَ خَفْضِ الْجْانِبِ، وَ كَثْرَةِ الصَّدَقَةَ.

امام جواد - عليه السلام - فرمود: سه چيز، سبب رسيدن به رضوان خداي متعال مي باشد: نسبت به گناهان و خطاها، زياد استغفار و اظهار ندامت كردن. اهل تواضع كردن و فروتن بودن. صدقه و كارهاي خير بسيار انجام دادن.

«كشف الغمّة، ج 2، ص 349»

ولادت امام جوادرامحضرپدرعزیزوولی نعمتمون آقاامام رضاعلیه السلام وآقاامام زمان هم چنین به تمام شیعیان تبریک عرض می کنیم..

 

 نظر دهید »

#شهادت امام هادی علیه السلام

23 فروردین 1395 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا س آزاد شهر

سوم رجب مصادف است با سالروز شهادت امام هادی (ع)، پیشوای دهم شیعیان در ماه ذی الحجه سال 212 ه.ق در شهر صریا (نزدیک مدینه) دیده به جهان گشود. پدر ایشان حضرت امام محمدتقی جوادالائمه علیه السلام و مادرشان بانویی فاضله و عفیفه به نام سمانه است.

نام مبارک ایشان علی از القابشان نقی، هادی و نجیب؛ و کنیه‌شان ابوالحسن است.

امام علی‌النقی الهادی علیه السلام در سال 220 ه.ق به امامت رسیدند. در این زمان ایشان در مدینه بودند و در آنجا به مدت 13 سال وظایف امامت خود را انجام می‌دادند؛ مردم از این سرچشمه حیات معنوی و علمی و فکری سیراب می‌شدند و ایشان نیز به همه امور شیعیان رسیدگی می‌کردند تا این که متوکل (خلیفه وقت) که در دشمنی با ائمه اطهار(ع) مشهور بود؛ به خاطر هراسی که از نفوذ و محبوبیت امام علیه السلام در جامعه داشت ایشان را از مدینه به سامرا فراخواند زیرا احساس می‌کرد که باید امام را از نزدیک تحت نظر بگیرد. پس از آمدن امام به سامرا، اگرچه ایشان ظاهرا آزاد بود اما «متوکل» منزلشان را طوری انتخاب کرده بود که همواره تحت نظر باشند. او به طور مرتب دستور تفتیش منزل ایشان را صادر می‌کرد و تمام دیدارها و رفت و آمدها توسط نیروهای حکومتی کنترل می‌شد.

او جو بسیار خفقان آمیزی را بر جامعه حکمفرما کرده بود و سختگیری و فشار زیادی را بر شیعیان اعمال می‌کرد: علویان را در محاصره اقتصادی قرار داده بود. به شاعران درباری مال فراوانی می‌داد تا در اشعار خود به ائمه علیه السلام بی احترامی کنند. او اکثر سادات جلیل القدر آن زمان را دستگیر و زندانی کرده بود. از هولناکترین اقدامات او در دوره حکومتش، انهدام و تخریب مرقد امام حسین علیه السلام بود. اوضاع معیشتی مردم و خصوصا علویان در زمان خلفای عباسی مخصوصا متوکل و بقیه خلفای هم عصر امام هادی علیه السلام، بسیار دشوار بود زیرا آنان بیت المال مسلمین را صرف خوشگذرانی‌هایی می‌کردند که به گواهی تاریخ، هزینه‌های مربوط به آنها بی‌سابقه بوده است.

برخی از اقدامات امام هادی علیه السلام در زمان امامت

امام هادی علیه السلام با این که شدیدا تحت نظر بود، اما از پای ننشست و فعالیت‌های خود را به شیوه‌ای مطابق اوضاع زمان خویش به پیش برد. از مهمترین فعالیت‌های ایشان این بود که به مردم از راه‌های گوناگون آگاهی داده و منصب امامت و مقام علمی خود را در طی سخنان خویش و در مناظرات و پرسش و پاسخ‌های علمی، آشکار کرده و تثبیت کنند. همچنین عدم مشروعیت حکومت بنی عباس را تبیین می‌کردند. یکی دیگر از محورهای فعالیت امام، آماده کردن مردم و شیعیان نسبت به غیبت حضرت مهدی علیه السلام بود. البته ایشان با نهایت احتیاط و جلوگیری از حساس شدن حکومت، این موضوع را به طور سربسته در ضمن سخنان خویش ذکر می‌فرمودند.

از دیگر اقدامات این امام بزرگوار؛ مبارزه با انحرافات، تربیت نیرو و افراد شایسته، تقویت سازمان وکالت، تبیین مقام شامخ امامت از طریق زیارت غدیریه و زیارت جامعه است.

زیارت جامعه کبیره

از امام هادی علیه السلام چندین دعا و زیارت نامه برجای مانده است که از مشهورترین آنها زیارت جامعه کبیره است. این زیارت دارای سند صحیح بوده و از نظر بلاغت نیز در بالاترین درجه قرار دارد. شروح متعددی به فارسی و عربی بر این زیارت نوشته شده است. زیارت جامعه کبیره متضمن مفاهیمی بسیار عالی و مطالبی بدیع است.

از دیگر زیارات بر جای مانده از امام هادی علیه السلام، زیارت غدیر است که در آن هم خصوصیات و ویژگی‌های حضرت علی علیه السلام و هم حادثه غدیر ذکر شده است.

شبکه ارتباطی وکالت

شرایط بحرانی‌ای که امامان شیعه در زمان عباسیان با آن روبرو بودند، آنان را واداشت تا ابزاری جدید برای برقراری ارتباط با پیروان خود جستجو کنند. این ابزار چیزی جز شبکه ارتباطی وکالت و تعیین نمایندگان و کارگزاران در مناطق مختلف توسط امام نبود.

هدف اصلی این سازمان جمع آوری خمس، زکات، نذور و هدایا از مناطق مختلف توسط وکلا، و تحویل آن به امام، و نیز پاسخگویی امام به سؤالات و مشکلات فقهی و عقیدتی شیعیان و توجیه سیاسی آنان توسط وکیل امام بود. این سازمان کاربرد مؤثری در پیشبرد مقاصد امامان داشت.

امام هادی - علیه السلام - که در سامراء تحت نظر و کنترل شدیدی قرار گرفته بود، برنامه تعیین کارگزاران و نمایندگان را که پدرش امام جواد - علیه السلام - اجرا کرده بود، ادامه داد و نمایندگان و وکلایی در مناطق و شهرهای مختلف منصوب کرد و بدین وسیله یک سازمان ارتباطی هدایت شده و هماهنگ به وجود آورد که هدف‌های یاد شده را تامین می‏‌کرد.

فقدان تماس مستقیم بین امام و پیروانش، نقش مذهبی - سیاسی وکلا را افزایش داد، به نحوی که کارگزاران (وکلای) امام مسئولیت بیشتری در گردش امور یافتند. وکلای امام بتدریج تجربیات ارزنده‏‌ای را در سازماندهی شیعیان در واحدهای جداگانه به دست آوردند. گزارش‌های تاریخی متعدد نشان می‏‌دهد که وکلا، شیعیان را بر مبنای نواحی گوناگون به چهار گروه تقسیم کرده بودند: نخستین ناحیه، بغداد، مدائن و عراق (کوفه) را شامل می‏‌شد. ناحیه دوم، شامل بصره و اهواز بود. ناحیه سوم، قم و همدان، و بالاخره ناحیه چهارم، حجاز، یمن و مصر را در بر می‏‌گرفت. هر ناحیه به یک وکیل مستقل واگذار می‏‌شد که تحت نظر او کارگزاران محلی، منصوب می‏‌شدند. اقدامات سازمان وکالت را در دستور العمل‌های حضرت هادی - علیه السلام - به مدیریت این سازمان، می‏‌توان مشاهده کرد.

شهادت امام (ع)

امام هادی - علیه السلام - با آنکه در سامراء تحت کنترل و مراقبت قرار داشت، اما با وجود همه رنج‌ها و محدودیت‌ها هرگز به کمترین سازشی با ستمگران تن نداد. بدیهی است که شخصیت الهی و موقعیت اجتماعی امام و نیز مبارزه منفی و عدم همکاری او با خلفا، برای طاغوت‌های زمان هراس آور و غیر قابل تحمل بود، و پیوسته از این موضوع رنج می‏‌بردند. سرانجام تنها راه را خاموش کردن نور خدا پنداشتند و درصدد قتل امام برآمدند و بدین ترتیب امام هادی نیز مانند امامان پیشین با مرگ طبیعی از دنیا نرفت، بلکه در زمان «معتزّ»، مسموم گردید و در رجب سال 254 هجری به شهادت رسید و در سامراء، در خانه خویش به خاک سپرده شد.

برخی از سخنان امام هادی علیه السلام

* دنیا همانند بازاری است که عدّه‌ای در آن برای آخرت سود می‌برند و عدّه‌ای دیگر ضرر و خسارت متحمّل می‌شوند.

* تواضع و فروتنی چنان است که با مردم چنان کنی که دوست داری با تو آن کنند.

*علم و دانش بهترین یادبود برای انتقال به دیگران است، ادب زیباترین نیکی‌هاست و فکر و اندیشه آئینه صاف و تزیین کننده اعمال و برنامه‌هاست.

*شانه کردن موها به وسیله شانه عاج، سبب روئیدن و افزایش مو می‌باشد، همچنین سبب نابودی کرم‌های درون سر و مُخ خواهد شد و موجب سلامتی فکّ و لثه‌ها می‌گردد.

*همنشین شدن و معاشرت با افراد شرور نشانه پستی و شرارت تو خواهد بود.

*بخل ناپسنده‌ترین خلق و خوی است.

*طمع خصلتی ناروا و ناشایست است.

منبع:خبرگزاری ایسنا

 1 نظر

معاونت فرهنگی مدرسه ی علمیّه الزهرا (سلام الله علیها)آزادشهر

بسم الله الرحمن الرحیم..باید با استفاده از توانایی ها و استعدادهای جوان کشور و با سیاستگذاری صحیح و اقدامات سنجیده و هماهنگ و بدون از دست دادن زمان به سمت خروج از حالت انفعال در عرصه فضای مجازی، و حضور فعال و تأثیرگذار و تولید محتوای اسلامی متقن و جذاب حرکت کنیم..مقام معظم رهبری دراین راستای وبلاگ رسمی مدرسه علمیه الزهراسلام الله علیهاسعی دارددراین مسیرگام های موثری راجهت به ثمررساندن سخنان مقام معظم رهبری بردارد.. یاعلی

موضوعات

  • همه
  • ارزش و جایگاه علم و طلبگی
  • ائمه اطهار
  • احادیث
  • سخنان رهبرمعظم انقلاب
  • شهدا
  • اخلاقی
  • رمضان
  • دانلودنرم افزاررمضان
  • مناسبت ها
  • ادعیه
  • علمی
  • صوتی
  • تغدیه اسلامی
  • خنده حلال
  • حکمت های روزه داری
  • درمحضرعلما
  • عبادات
  • نماز
  • کودکان وروزه داری
  • نکته های روزانه
  • وفات حضرت خدیجه
  • فضای مجازی
  • آموزش دینی به کودکان
  • شعردروصف حضرت مهدی
  • آیت الله مجتبی تهرانی
  • ریا
  • امام حسن مجتبی(سلام الله علیه)
  • هفته اکرام
  • سبک زندگی
  • من کالای ایرانی می خرم
  • تهذیب نفس
  • معراج پیامبر
  • ویژگی های ماه رمضان
  • فضیلت روزه
  • شرح دعای ابوحمزه ثمالی
  • مناجات
  • شیطان
  • حق الناس
  • غفلت ازمرگ
  • ماهواره
  • مناجات
  • شبهای قدر
  • شهادت امیر المومنین(علیه السلام)
  • قرآن
  • امام علی(ع)
  • شهادت شهید بهشتی
  • مهدویت
  • حدیث روز
  • روز قدس
  • دعای صحیفه سجادیه
  • امام زمان(ع)
  • نهج البلاغه
  • کلیپ
  • حجاب
  • ازدواج
  • غدیر
  • محرم
  • تبلیغ
  • اربعین
  • ماه صفر
  • شهادت امام رضا
  • شهادت حضرت زهراسلام الله علیه
  • دانلودمداحی
  • علت نامگذاری فاطمه
  • صحیفه سجادیه
  • اشعارناب
آیه قرآن
ذکر روزهای هفته
اوقات شرعی
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس